یک استاد پیشکسوت مددکاری اجتماعی فقدان نظام مددکاری اجتماعی در کشور را از جمله مشکلات این حوزه دانست و گفت: فعالیت اشخاص غیرمتخصص در حوزه آسیبهای اجتماعی پیام بدی به جامعه میدهد.
به گزارش ایسنا، محمد زاهدی اصل، استاد پیشکسوت مددکاری اجتماعی در نشست خبری نقش مددکاری اجتماعی در توسعه پایدار و ارتقای عدالت اجتماعی که به همت انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران و با حضور جمعی از اساتید و فعالان دانشگاهی این رشته برگزار شد با اشاره به رشد قابل توجه رشته مددکاری در ۲۰ سال گذشته گفت: کارگزاران اصلی حوزه آسیبهای اجتماعی، دانشآموختگان مددکاری هستند و باید متخصصان این رشته در زمینه پیشگیری و حلوفصل آسیبهای اجتماعی اثرگذار باشند.
وی افزود: در تاریخ ما انسان دوستی و کمک مردم به یکدیگر سابقه طولانی دارد اما ورود به بحث آسیبهای اجتماعی باید به متخصصان و دانش آموختگان این حوزه واگذار شود نه اینکه هر کس شخصا وارد عرصه شده و به عنوان مددکار اجتماعی فعالیت کند.
زاهدیاصل با بیان اینکه فعالیت اشخاص غیرمتخصص در حوزه آسیبهای اجتماعی پیام بدی به جامعه میدهد، گفت: در بسیاری از حوزههای مهم و تاثیرگذار مانند زندانها، افرادی به عنوان مددکار اجتماعی فعالیت میکنند که دانش آموخته این رشته نیستند. قوه قضاییه و بهزیستی هم افرادی را به عنوان مددکار اجتماعی به خدمت گرفتهاند که در رشتههای غیرمرتبط تحصیل کردهاند.
رئیس انجمن علمی رفاه اجتماعی یکی از مشکلات اصلی را فقدان نظام مددکاری اجتماعی در کشور دانست و گفت: به تازگی سازمان تبلیغات اسلامی دورهای ۶ جلسهای برای تربیت مددکار اجتماعی راه اندازی کرده که جامعه مددکاری اجتماعی ایران را بسیار متاثر کرده است. ما سالها با دفاتر حوزه و دانشگاه در ارتباط بودیم و به خوبی آگاهیم که علما نگاه تخصصی و علمی به خدمات اجتماعی را تائید میکنند و معتقدند که کار سازمان نیافته جواب نمیدهد. بنابراین انتظار داریم که سازمان تبلیغات اسلامی بر حوزه فعالیتهای خود که فرهنگی است متمرکز باشد و رسیدگی به آسیبهای اجتماعی را به متخصصان امر و مددکاران اجتماعی واگذار کند.
مددکار اجتماعی حق ندارد به جای کسی تصمیم بگیرد
زاهدی اصل با بیان اینکه محدود کردن جامعه هدف مددکاری اجتماعی به آسیب دیدگان اشتباه است، گفت: مخاطبان ما عموم جامعه هستند. مددکار اجتماعی حق ندارد به جای کسی تصمیم بگیرد بلکه باید فرد را به توانمندی تصمیم گیری برساند اما داوطلبان غیرمتخصص به جای جامعه هدف تصمیم میگیرند و به جای آنها هم عمل میکنند.
او ادامه داد: هر وضعیتی در جامعه سه ریشه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارد که در هر بخش نیاز است متخصص همان رشته وارد شود. درست است که بسیاری از آسیبهای امروز ما، ریشه اجتماعی دارند اما بخش قابل توجهی از آنها هم فرهنگی هستند و باید سازمانهای متولی از جمله سازمان تبلیغات اسلامی بر این بعد متمرکز باشند.
وظایف مددکاران را به عهده خودشان بگذارند
به گزارش ایسنا، در بخش دیگری از این نشست، محمد جواد روزبهانی، قائم مقام انجمن علمی مددکاری اجتماعی و افسر بازنشسته ناجا با اشاره به اینکه در دهه ۸۰ سرعت تحولات اجتماعی و تغییر رفتارهای جامعه ضرورت ریشه یابی مسائل اجتماعی را مطرح کرد، گفت: با بررسی سوابق کشورهای دیگر و مشاهده جایگاه مددکاری اجتماعی در آنها تعاملی میان پلیس و دانشگاه شکل گرفت و با وجودی که پلیس جایگاه حاکمیتی داشت ورود به حوزه مسائل اجتماعی را اصلی دانست که باید با تعامل با دانشگاه انجام شود.
وی افزود: از اساتید دانشگاه کمک گرفتیم تا به کنترل ناهنجاریها ورود کنیم چرا که پلیس معتقد است مددکاری اجتماعی نقشی اساسی در پیشگیری و مواجهه با آسیبهای اجتماعی دارد. در آن زمان در ۸۰ نقطه به صورت پایلوت دفاتر مشاوره و مددکاری اجتماعی مستقر شدند و نتیجه آن بود که ۶۵ درصد از پروندههای ارجاعی به پلیس در مراکز مشاوره حل و فصل شده بودند.
این مددکار اجتماعی گفت: مددکاری اجتماعی علم و حرفهای است که میتواند در تمام برنامههای توسعه نقش اساسی داشته باشد. خودش منفعتی نمیبرد اما میتواند در مدیریت توانمندیهای فردی و اجتماعی موثر باشد. بنابراین سازمانها باید در حوزه فعالیت خود با متخصصان و دانشگاهها هماهنگ باشند.
وی تاکید کرد: کمک داوطلبانه پسندیده است اما مفهومش این نیست که جایگاه تخصصی و علمی دانشگاهها خدشه دار شود. بهتر است وظایف مددکاران را به عهده خودشان بگذارند.
به گزارش ایسنا، معصومه معارفوند، عضو هیئت مدیره انجمن علمی مددکاری ایران هم مددکاری اجتماعی را یک فرایند حساب شده و موثر خواند و گفت: در کشور ما برداشت اشتباهی از مداخلات داوطلبانه و جهادی شده است. به گونهای که این مداخلات را کوتاه مدت و سریع میدانند در حالی که چنین مداخلهای میتواند بدوی و آسیب زا باشد. درست برعکس مددکاری اجتماعی که یک فرآیند طولانی و حساب شده است که از ارزیابی علمی شروع میشود، با برنامه ریزی ادامه پیدا میکند، خدمات ارائه میدهد و پیگیری میکند.
وی با تاکید بر اینکه شکی نیست که جهادگران دوست دارند به جامعه و مردم خدمت کنند، گفت: باید دید در موارد مشابه قبلی چه اتفاقی برای جامعه هدف افتاده است. خیلی وقتها متاسفانه ما با مداخلات اشتباه جامعه هدف را به خود وابسته میکنیم. همان طور که میبینیم در برخی مناطق کشور مردم منتظر میمانند سال به سال یک گروه جهادی به منطقه بیاید و به جای آنها کاری را انجام دهد که خودشان توانایی انجام آن را داشتند. اگرچه نیت خدمت بسیار ارزشمند است، اما اگر این خدمت توسط افراد غیرمتخصص انجام شود میتواند آسیبهای عمیق و ماندگاری برای جامعه در پی داشته باشد.
این مددکار اجتماعی افزود: اخیرا یک سازمان تبلیغی اعلام کرده با شش جلسه شش ساعته مددکار اجتماعی تربیت می کند در حالی که چنین چیزی غیرممکن است. مددکاری اجتماعی باید با کارآموزی و تجربه اندوزی همراه باشد تا خطا کم شود و من معتقدم که تجدیدنظر درباره مداخلات جهادی در ایران بسیار ضرورت دارد.
معارفوند هشدار داد که در صورت ورود افراد غیرمتخصص به حوزه مددکاری اجتماعی ممکن است آسیبهای جبران ناپذیر به اشخاص آسیب دیده یا در معرض آسیب وارد شود.
عقب ماندگی مددکاری اجتماعی در ایران
آسیبهای برگزاری دورههای کوتاه مدت آموزش مددکاری اجتماعی در سازمانها
در ادامه این نشست، غنچه راهب، مددکار اجتماعی نیز به سابقه طولانی کمک به همنوعان در تاریخ اشاره کرد و گفت: این کمکها گاهی میتواند آسیب رسان و مصداق «هرکسی از ظن خود شد یار من» باشد. با پیشرفت جوامع و افزایش مشکلات اجتماعی کمک به انسانها هم پیچیدگی بیشتری پیدا کرد و در نهایت نهادهای دانشگاهی وارد عرصه شدند تا با ترویج یک رشته تخصصی و چند بعدی، یاری رساندن به انسانها و توانمندسازی آنها را پیگیری کنند.
وی افزود: مددکار اجتماعی هرگز انسان را محتاج کمک نمیبیند. بلکه او را فردی میبیند که دارای پتانسیل است و باید این ظرفیت را شکوفا کند تا به عنوان انسانی توانمند و موثر نقش خود را در جامعه ایفا کند.
راهب با اشاره به ضرورت وجود یک نیروی آگاه به علوم مرتبط در این فرآیند شکوفایی گفت: ما به عنوان مددکاران اجتماعی ریشه بسیاری از آسیبها مثل فقر، ازدواج زودهنگام دختران، رفاه پایین اجتماعی و… را میدانیم و آگاهیم که برای حل این مشکلات چه باید کرد.
وی با بیان اینکه مددکاری اجتماعی در ایران از بسیاری از کشورها عقبتر است، گفت: ما تنها مددکاری عمومی داریم اما در دنیا مددکاران اجتماعی به صورت تخصصی در حوزه کودک، بهداشت و درمان، صنعت، سالمندان، قضایی و… فعالیت میکنند. با این همه، متاسفانه با تصمیمات اشتباهی که در کشور ما گرفته میشود به جای پیشرفت در حال تنزل هستیم و به قرنها قبل بر میگردیم.
راهب با تاکید بر اینکه باید برای حفظ کرامت انسان که در دین مبین اسلام مورد توجه قرار دارد، سیاستگزاری درست انجام گیرد گفت: ضرورت دارد نقش مددکاری اجتماعی از سوی نهادهای حاکمیتی پررنگتر شود در غیر این صورت با ساده انگاری، رفاه اجتماعی به مخاطره میافتد و آسیبهای ماندگاری در خانواده و جامعه ایجاد میشود.
این مدرس دانشگاه با اشاره به برگزاری دورههای کوتاه مدت آموزش مددکاری اجتماعی در سازمانهای دیگر گفت: این اقدامات نه تنها پسرفت است، که آسیب بسیار شدیدی به گروههای آسیب پذیر که نیازمندان این خدمات هستند میزنند.
وی ادامه داد: گفته شده است که متقاضیان این دورههای شش روزه تحصیلات دانشگاهی دارند اما مشاهدات میدانی ما نشان داد که حتی داوطلبان دیپلم و زیر دیپلم هم به صرف داشتن انگیزه کمک به همنوع، در این دورهها جذب میشوند.
راهب افزود: باید شفاف سازی شود که این داوطلبان توسط چه اساتیدی آموزش خواهند دید چرا که ما در جامعه دانشگاهی اساتیدی را موافق این رویکرد نمیبینیم. همچنین در فراخوانها اگرچه اعلام شده که داوطلبان بدون چشمداشت مادی فعالیت خواهند کرد اما تاکید هم شده است که به حاضران در این دورههای ۳۶ ساعته گواهی و معرفی نامهای برای فعالیت با دیگر مراکز ارائه میشود.
راهب گفت: نگرانی بزرگتر ما جامعه مددکاری اجتماعی برای گروههایی است که میخواهند خدمات تخصصی را از افراد غیرمتخصص دریافت کنند.
حمیده عادلیان استادیار دانشگاه علامه طباطبایی هم با بیان اینکه ممکن است برخی سازمانها استنباط اشتباهی از مددکاری اجتماعی داشته باشند، گفت: بر اساس تعاریف علمی، مددکاری اجتماعی حرفهای برای افزایش کیفیت زندگی، افزایش عدالت اجتماعی و توانمند شدن افراد است. آسیبهای اجتماعی پیامدی هستند که نشان میدهند زیرساختهای لازم برای این رشد و توسعه در جامعه وجود ندارد.
وی افزود: سیاستهای رفاه اجتماعی در ایران مبتنی بر گروههای آسیب دیده است، بدون اینکه رویکرد پیشگیری حاکم باشد. در نتیجه میبینیم که نهادهایی مثل بهزیستی و کمیته امداد و… سودمندی کافی را ندارند چون سیاستگذاری رفاه اجتماعی درست نبوده است.
عادلیان با بیان اینکه چنین درک نادرستی از مددکاری اجتماعی باعث میشود همه سازمانها در مسیر نادرستی قرار بگیرند، گفت: این مسیر به تثبیت رفاه جامعه منتهی نمیشود و آسیبهایی را هم در پی دارد.
مرضیه محمدی، دانشجوی دکترای مددکاری اجتماعی دیگر سخنران این نشست بود که گفت: مددکاری اجتماعی یک حرفه است که در آن هم به سطوح خرد نگاه میشود و هم کلان. سیاستگزاریهای اجتماعی مبنای کار ما هستند و مشکل اینجا است که ما نتوانستیم انسان توسعه یافته و توانمند را در این سیاستها تعریف کنیم. مددکاران اجتماعی توانسته اند به رسالت خود عمل کنند اما جایگاهی که در شان آنها باشد هنوز در حکمرانی تعریف نشده است.
وی ادامه داد: ما معتقد به گفتگو و درک متقابل هستیم بنابراین به سازمان تبلیغات اسلامی مراجعه کردیم تا درباره طرح آموزش ۶روزه امدادگران فرهنگی و اجتماعی گفتگو کنیم. از ما استقبال شد اما موضع تصمیم گیری همچنان به روال سابق ماند و تنها بعد از چند روز عنوان دوره تغییر کرد.
در پایان این نشست، محبوبه غنایی، دبیر انجمن علمی مددکاری اجتماعی با اشاره به بیانیه سازمان تبلیغات اسلامی گفت: در این بیانیه تاکید شده است که دانشگاه میتواند در حوزه تعلیم و پژوهش وارد شود و سازمان تبلیغات به این حوزهها ورود نخواهد کرد اما مددکاری اجتماعی هم در حوزه نظری و علمی کار میکند و هم در حوزه عملی. در واقع ما علم و عمل را جدا نمیدانیم. از سوی دیگر اگر این سازمان پس از برگزاری یک دوره آموزشی امکان صدور گواهینامه تخصصی را ندارد، به معنی آن است که خود متولیان دوره هم صلاحیت این دوره آموزشی را تائید نمیکنند.
انتهای پیام