تاریخ انتشار : جمعه 13 بهمن 1402 - 12:52
176 بازدید
کد خبر : 208916

«Halo» فصل ۲ صدا را بازنشانی می‌کند و بازی‌ها را گسترش می‌دهد – اما Master Chief هنوز کلاه ایمنی را برمی‌دارد

«Halo» فصل ۲ صدا را بازنشانی می‌کند و بازی‌ها را گسترش می‌دهد – اما Master Chief هنوز کلاه ایمنی را برمی‌دارد

    به گزارش دانلود فیلم و به نقل از برخورد دهنده بر کسی پوشیده نیست که اقتباس‌های بازی‌های ویدیویی یک جانور حیله‌گر هستند. سری Halo از Paramount+ با اطلاعات فراوانی که از یک فرنچایز کامل به دست آورده‌ام، و با داشتن یک پایگاه طرفداران اختصاصی، توانست اکشن بازی محبوب را از طریق سکانس‌های تاثیرگذار

 

 

به گزارش دانلود فیلم و به نقل از برخورد دهنده بر کسی پوشیده نیست که اقتباس‌های بازی‌های ویدیویی یک جانور حیله‌گر هستند. سری Halo از Paramount+ با اطلاعات فراوانی که از یک فرنچایز کامل به دست آورده‌ام، و با داشتن یک پایگاه طرفداران اختصاصی، توانست اکشن بازی محبوب را از طریق سکانس‌های تاثیرگذار و اجراهای A+ به تصویر بکشد، به‌ویژه از پابلو شرایبر، که نقش اصلی را بر عهده دارد. سکان جنجالی جان، یا مستر چیف. حتی قبل از شروع نمایش، فصل دوم با چراغ سبز روشن بود، اما تغییرات بزرگی در انتظار تولید بود.

قبل از فصل دوم پخش کننده، استیو واینتراب از Collider و گروهی از خبرنگاران دیگر از مجموعه در مجارستان بازدید کردند و در آنجا با بازیگران و خلاقان پشت Halo گپ زدند. موضوع مهم بحث در حین صحبت با شرایبر و کیت کندی، بازیگر نقش Kai-125 در سریال، حضور دیوید وینر، مجری فصل دوم، و تغییراتی بود که با پیوستن او به برنامه انجام شد.

 

مکالمه کامل زیر را بررسی کنید تا دریابید که چه تغییراتی ایجاد شده است، چرا شرایبر معتقد است که آنها برای بهتر شدن بوده اند، و چگونه مصمم است برای آنچه که احساس می کند به نمایش می رسد مبارزه کند. این دو نفر در فصل دوم صحبت می کنند مانند جیمز آکرسون از جوزف مورگان و تالیا پرز از کریستینا رودلو، کت و شلوارهای جدید، رابطه بین کورتانا (جن تیلور) و جان در آینده، در صورتی که بیشتر از قوس عهد را ببینیم، و فیلمبرداری در ایسلند. شرایبر همچنین روایت می کند که چرا مستر چیف همچنان کلاه خود را در طول فصل برمی دارد و با وینر روی لحن و داستان سرایی کار می کند، Forerunners را معرفی می کند و هزاران تن دیگر.

 

آیا می توانید بدون تماشای فصل ۱، فصل ۲ Halo را تماشا کنید؟

بزرگترین تغییر این است که ما یک برنامه نمایش جدید داریم. دیوید وینر مجری سریال ما برای فصل ۲ است و این بزرگترین تغییر است زیرا اساساً ما برای زندگی در دنیایی که دیگران خلق می کنند پول می گیریم. بنابراین، امسال ما در دنیای دیوید وینر زندگی می‌کنیم، و او یک مرد فوق‌العاده باهوش با دیدی کاملاً سنجیده است، و این داستانی است که من از زندگی در آن خوشحالم و دنیایی که از زندگی کردن در آن خوشحالم. من واقعا هیجان زده هستم که داستان این نسخه را برای او تعریف کنم.

 

بنابراین، این بزرگترین تغییر از فصل ۱ به فصل ۲ بود، اما از نظر تدارکات و همه چیزهای دیگر، بله، این یک نمایش عظیم و عظیم است. تا زمانی که در میانه راه نباشید واقعاً قدر آن را نمی دانید. فکر می کنم یکی از دردسرهای فزاینده این بود که دیوید برای اولین بار است که نمایشی به این بزرگی اجرا می کند، بنابراین او با تمام تصورات قبلی خود در مورد اینکه کار روی نمایشی به این بزرگی چگونه خواهد بود وارد شد، اما بعد ذهنش از اینکه چقدر بزرگ بود منفجر شد بنابراین او فرآیند یادگیری خود را طی می کند در حالی که ما قبلاً یکی از آنها را در فصل اول پشت سر گذاشته ایم. بنابراین، ما در جایی وسط با هم ملاقات می کنیم. این یک نمایش عظیم است که شما باید درس های خود را همانطور که می آیند بخوانید. بسیاری از آنها بالاتر از سطح دستمزد ما به عنوان بازیگر بودند. آنها سؤالات تهیه کننده هستند و این یک عامل دیگر این است که شما فقط به عنوان یک بازیگر می توانید کارهای زیادی انجام دهید. شما می توانید دنیایی را که به شما داده شده است زنده کنید. بنابراین، شما می‌توانید ایده‌ها یا نظرات خود را ارائه دهید، و اجرای آن بر عهده افراد دیگر است.

 

به دیدن چهره پابلو شرایبر در فصل ۲ Halo عادت کنید، هیچ جا نمی رود

بدیهی است که شما با بودجه بسیار محافظه کارانه سر و کار دارید. واکنش به بازخوردها چه بود؟ گیمرها اغلب به تمام آزادی‌های خلاقانه‌ای که مجریان نمایش در هنگام طراحی چیزی که اقتباسی از بازی ویدیویی است، بازخورد منفی می‌دهند. بنابراین، به گیمرهایی که از تصمیمات خاص راضی نیستند چه می گویید؟ مثلا مستر چیف کلاه خود را برمی دارد.

شرایبر: هوم، خوب، باید به آن عادت کنی. [می خندد] ما این را در قسمت اول مشخص کردیم که قرار بود اتفاق بیفتد. این چیزی است که نمایش ما در مورد آن است. این در مورد بررسی پویایی بین جان و مستر چیف است. بنابراین، اگر با آن یکی موافق نیستید، ممکن است تسلیم شوید. در مورد آنچه که باید به گیمرها بگویید، برگردید و تفاوت های بین فصل ۱ و فصل ۲ را ببینید و ببینید که آیا آن را دوست دارید یا خیر. و تا آنجا که بازخوردی که وارد شد، در سراسر هیئت مدیره گسترده بود. نمایش فوق العاده در سطح بین المللی و همچنین داخلی مورد استقبال قرار گرفت، اما اعدادی که ما در سطح بین المللی برای Paramount+ انجام دادیم خارج از نمودار و دیوانه کننده هستند. بنابراین ما از جایی که از نظر بازخورد و تجارتی که برای شبکه انجام دادیم بسیار خوشحالیم.

 

اکنون موضوع ایجاد نمایشی است که همه ما بتوانیم به آن افتخار کنیم و این ماموریتی است که من هرگز از آن دست نمی کشم. تا زمانی که بمیرم، یا تا زمانی که از من خواسته شود آن را ترک کنم، آن را فشار خواهم داد. من می خواهم بهترین نمایش ممکن را بسازم، و می خواهم سعی کنم اطرافم را با افرادی احاطه کنم که به انجام این کار کمک می کنند، مانند این اینجا.

 

اشتباه نکنید، من خودم یک گیمر هستم و نمی خواهم همان داستان را روی صفحه ببینم. این بی معنی خواهد بود.

 

کندی: آره، من فکر می کنم دیوید در این فصل کار خوبی انجام داده و کاراکترهایی را که ما قبلاً می شناسیم، ایجاد کرده و توسعه داده است، و سپس چند شخصیت جدید را معرفی کرده است. فکر می‌کنم گیمرها از ویژگی‌های خاصی در این سری خوشحال خواهند شد. من نمی توانم آنها را فاش کنم، اما چیزهایی وجود دارد که آنها را تشخیص خواهند داد.

 

سال گذشته، وقتی با پابلو در جونکت صحبت می‌کردم، شما قبلاً از حضور دیوید در فصل ۲ بسیار هیجان‌زده بودید، و گفتید که این فصل تاریک‌تر و به عنوان یک داستان جنگی بیشتر خواهد بود. بنابراین من تعجب می کنم، از نظر عملی، این به چه معناست؟ این بار چگونه قسمت بین کهکشانی را کشف کنیم؟

 

شرایبر: بله، این یکی از چیزهایی است که من از دیدن نتایج امسال بسیار خوشحالم، این است که بسیار معتبرتر به نظر می رسد. لحن بزرگ‌ترین پیشرفتی است که من از فیلمی که گرفته‌ایم دیده‌ام. “تاریک تر” بیش از آن که بگویم درام، پالت تونال را توصیف می کند. بیشتر جنبه بصری دارد. از جهات دیگر نیز تاریک است، اما بیشتر پالت بصری است. این یکی از مواردی است که وقتی با لباس‌هایی که پلاستیکی هستند و واقعی نیستند کار می‌کنید، باید آن را کمی پنهان کنید و یکی از بهترین راه‌ها برای پنهان کردن آن این است که پالت بصری تیره‌تر باشد. اگر بین دوربین و چیزی که در حال عکاسی هستید چیزهای بیشتری وجود داشته باشد، اگر دوربین به جای اینکه به اینجا برگردید و همه چیز را ببینید، زنده‌تر و فعال‌تر باشد، همه چیز واقعی‌تر و واقعی‌تر به نظر می‌رسد، و شما احساس می‌کنید که هستید. در عمل، و عمل ذهنی تر است. بنابراین این تغییر تون برای من بزرگترین چیزی است که از آن راضی هستم. و این تابعی از شخصی است که داستان را تعریف می کند، دنیایی را می آفریند که ما در آن زندگی می کنیم. آن وقت است که می گویم از زندگی در دنیای او خوشحالم. این یکی از جابجایی هایی است که من از آن بیشتر خوشحال بودم.

 

کندی: تفاوت زیادی در سکانس های اکشن این فصل وجود دارد. من فکر می کنم آنها بسیار چشمگیر و بسیار احشایی به نظر می رسند زیرا شما آنها را به روشی متفاوت دنبال می کنید. اما پس از آن، داستان‌های شخصی تأثیرات جنگ را نیز به شیوه‌ای قوی‌تر در این فصل ۲ دنبال می‌کنیم. بنابراین این دوگانگی خوبی از هر دو است.

 

وضعیت رابطه جان و کورتانا در فصل ۲ Halo چگونه است؟

من واقعاً از تکامل رابطه کورتانا و جان لذت بردم و از جایی که به پایان رسید. من دوست دارم نظر شما را بشنوم، حالا که این دو با هم کار می کنند، آیا وقتی کورتانا کنترل می شود، آیا این نیاز به تغییراتی در شما دارد؟ آیا می‌توانید در مورد اینکه چه کاری برای جان انجام می‌شود، و چه کاری برای عملکرد شما در فصل ۲ انجام می‌دهد، صحبت کنید؟

SCHREIBER: همانطور که گفتم، برخی از چیزهایی که در پایان فصل ۱ قرار می گیرند، ممکن است در پایان فصل ۲ قرار نگیرند. اما یکی از چیزهایی که هنگام صحبت در مورد جان و کورتانا با آن دست و پنجه نرم می کنید این است که اینکه شما با رابطه ای روبه رو هستید که در بازی های ویدیویی ثابت است، درست است؟ این یک رابطه عملکردی است. او راهنمای تور شما در بازی‌های ویدیویی است و او شما در بازی‌های ویدیویی. بنابراین، این رابطه، به طور طبیعی، نمی تواند آنقدر در پویایی بازی های ویدیویی تغییر کند. بنابراین، اگر دارید یک سریال تلویزیونی طولانی تعریف می‌کنید، نمی‌خواهید فوراً به سراغ هر رابطه‌ای بروید که آن رابطه در بازی‌ها وجود دارد، زیرا فرصت تعریف نوعی قوس یا نوعی داستان را از دست داده‌اید. بنابراین، این رابطه در طول فصل ۱ تکامل یافته است، و در طول فصل ۲ نیز به تکامل خود ادامه خواهد داد. من فکر می کنم به مکان های بسیار جالبی در فصل ۲ می رود. شما آن را ببینید.

 

من مطمئن نیستم این فصل چند قسمت است.

 

کندی: ساعت هشت است.

 

شرایبر: آیا ما اجازه داریم این را بگوییم؟ [می خندد]

 

اکنون در حال فیلمبرداری آخرین قسمت از قسمت ها هستید. از بین فیلمنامه‌های هشت قسمتی که به دست آورده‌اید، آیا فیلم‌نامه‌های خاصی وجود داشت که منتظر دیدن مردم نباشید؟ مانند قسمت های ۱، ۴، و ۷؟ کنجکاو هستم در مورد واکنش شما به فیلمنامه ها و اینکه آیا مورد علاقه شماست.

 

کندی: من فکر می کنم ۴ بسیار هیجان انگیز است. این شامل بسیاری از چیزهایی است که در فصل ۱ وجود نداشتند. فکر می کنم من موفق شده ام کمی به آن نگاه کنم، و بسیار باورنکردنی به نظر می رسد. این یک قسمت واقعا هیجان انگیز است.

 

شرایبر: بله، من این را تکرار می کنم. من فکر می کنم [قسمت] ۴ به نوعی اوج اکشن نیمه اول سری است، و یک نقطه داستانی دارد که بسیار بسیار مورد علاقه طرفداران Halo و افرادی است که بازی را دوست دارند. قلمرویی را پوشش می‌دهد که فکر می‌کنم مردم علاقه زیادی به دیدن آن خواهند داشت، و من شخصاً نمی‌توانم صبر کنم تا خودم را ببینم.

 

به نظر شما بزرگترین چالش این فصل، نه تنها جلوی دوربین بلکه در خارج از خانه چیست؟

 

کندی: فقط میله را بالا می برد. بهتر شدن. بهتر کردنش

 

شرایبر: بهتر شدن، آره. منظورم این است که شما همیشه می خواهید به تلاش برای بهبود اوضاع ادامه دهید، و این دعوا بوده است. این چیزی است که وقتی به صفحه نگاه می‌کنید می‌توانید ببینید این است که می‌توانید پیشرفت را به روش‌های بسیار واقعی علامت‌گذاری کنید، و این احساس هیجان‌انگیز است. اما چالش اینجاست که وقتی می‌گویم این یک نمایش عظیم است، دست به دست هم می‌دهد که چالش‌ها بسیار بزرگ هستند، و در کل، چالش زنده‌کردن لباس‌ها همیشه بزرگ بوده است. چالش، و همچنان ادامه دارد. من فکر می‌کنم ما راه زیادی را در تیراندازی به آن انجام دادیم که واقعاً به آن کمک می‌کند. بنابراین، این چالشی است که فکر می‌کنم در این فصل به آن غلبه کردیم.

 

ترکیب یک چشم انداز جدید. بزرگترین چیز این است که یک برنامه نویس جدید و چه داستانی قرار است تعریف کند؟ من می‌توانم بگویم که شاید یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها این باشد که همه را در یک صفحه قرار دهیم که با چشم‌اندازی متفاوت از آنچه که ما با آن شروع کرده‌ایم متفاوت است. چالش بزرگی است، اما فکر می‌کنم با موفقیت انجام شد، و همه از نتایجی که به دست آوردیم راضی هستند.

 

شما فیلمبرداری این فصل را در ایسلند شروع کردید و می دانم که این بخشی از دو قسمت اول است. آن لوکیشن چه چیزی را برای سریالی که در فصل ۱ نبود، منحصر به فرد خواهد بود؟

 

کندی: خیلی زیبا بود. از نظر زیبایی، آنجا بسیار چشمگیر بود. و برای شروع از آنجا، فکر می‌کنم واقعاً لحن را برای بقیه فصل تعیین کرد، زیرا ما در استودیوهایی نبودیم که به خوبی می‌شناسیم. مثل یک کشف جدید واقعا دوست داشتنی بود. اما من فکر می‌کنم این فقط وسعت، فضا است – بزرگ بود. شرایط در آن زمان بسیار جالب بود. [می خندد] ما در میان یک طوفان بودیم، مثل طوفان کلاس پنج یا چیز دیوانه کننده ای. این واقعاً به افزایش ریسک کل قطعه کمک کرد.

 

شرایبر: و سپس تیراندازی در زیر آبشار.

 

کندی: تیراندازی در زیر آبشار، بله. دیوانه بود. واقعا چه شروعی

 

شرایبر: من فکر می کنم دامنه چیزی است که بیش از همه به آن اضافه می کند، می دانید؟ نمایش این حماسه اپرای عظیم، علمی تخیلی و آینده نگر است، درست است؟ وقتی بهترین عملکرد را دارد، باید باشد. این باید در مقیاس عظیم باشد، باید قرن‌ها و کهکشان‌ها را در بر بگیرد، و این حجم وسیعی است که با هر بودجه‌ای روی صفحه نمایش داده می‌شود. و بنابراین، تلاش برای به دست آوردن مقیاس و دامنه و اندازه چشم انداز، تاثیرگذار بودن منظره زمانی که از این سیاره به آن سیاره می روید، برای اینکه واقعاً آن را روی صفحه نمایش دهید، ایسلند به شما این فرصت را می دهد که از طبیعت عکس بگیرید. یک جور اعجاب انگیز، که احساس می کنید ماورایی است و انگار در سیاره دیگری هستید.

چیزی که در مورد ایسلند یافتم این بود که احساس می‌کنید در سیاره‌ای متفاوت از زمین هستید. ایسلند در جهان هالو چه چیزی را بازآفرینی می کرد؟

 

شرایبر: نکته جالب در مورد آن این است که می‌توانیم نام سیارات را به شما بگوییم – مطمئن نیستم که اجازه داریم – اما خود ایسلند مسئول لحظه‌ای دوست داشتنی در تاریخ نیست. این بیشتر فقط مربوط به “دیگری” است. شما فصل را در مکان ایسلند شروع می کنید، و احساس بسیار “دیگری” می کنید. در قسمت های اولیه، ما این سکانس را که فقط در مه است، گرفتیم و در یک منطقه آتشفشانی بود که همه چیز دقیقاً یکسان به نظر می رسد. به نظر می رسد، به معنای واقعی کلمه، شما در سیاره دیگری هستید، و سپس ما از این آبشار برای مکان کاملاً متفاوتی استفاده می کنیم که فقط عظیم است و آن وسعت، اندازه و مقیاس را به ارمغان می آورد. بنابراین، در هر دو موقعیت، ایجاد حس “دیگری” بود. اما هیچ کدام این چیزی نبود که مردم تشخیص دهند یا نیاز به یادآوری داشته باشند.

 

بازی‌ها طرح اولیه «Halo» هستند، اما نه اسکریپت

تا چه حد از بازی های Halo به عنوان نقطه مرجع خود در هنگام نزدیک شدن به شخصیت های خود استفاده کردید؟

 

کندی: من فقط یک همخانه داشتم که از طرفداران پر و پا قرص Halo بود، بنابراین در مورد آن می دانستم، اما من یک گیمر بزرگ و بزرگ نبودم. اما بله، من چیزهای زیادی در مورد آن می دانستم.

 

شرایبر: بازی ها طرح اولیه هستند. بازی ها چیزی است که مردم دوست دارند و با آن تعامل دارند، بنابراین باید سنگ محک باشد. این باید اولین چیزی باشد که با آن ارتباط برقرار می کنید و برای من بود. من خودم یک گیمر بزرگ نیستم، بنابراین، برای من در مورد بازی کردن بازی ها نبود. برای من، مطالعه تمام بافت پیوندی موجود در بازی، همه چیزهایی که در پنج بازی اصلی ایجاد شده است، و نگاه کردن به تمام سینماتیک ها بود، زیرا این داستانی است که هنگام تجربه آن به شما گفته می شود. من آن را کمی بازی کردم، اما اینقدر طول می کشد تا از طریق بازی هایی که به نوعی در فرآیند من کاربردی نیست، گذر کنم، درست است؟ بنابراین این یک آهنگ لمسی بود. این مکانی برای شروع بود زیرا اکثر افرادی که به این IP می آیند تعامل Halo خود را با آن آغاز می کنند.

 

همانطور که گفته شد، ساخت یک برنامه تلویزیونی، به ناچار می خواهید تجربه ای متفاوت از آنچه در زمان بازی ویدیویی داشتید ایجاد کنید. اگر تمام کاری که انجام می‌دهید بازسازی همان تجربه‌ای است که در زمان بازی ویدیویی داشتید، پس چه چیزی را به فرنچایز اضافه می‌کنید؟ شما چیزی اضافه نمی کنید بنابراین، این سنگ محک بود، نقطه شروع بود. این چیزی بود که فکر می‌کنم همه کسانی که در نمایش کار می‌کنند بسیار به آن احترام می‌گذارند و می‌خواهند به درستی آن را انجام دهند، اما بعداً باید آن را گسترش می‌دادید و باید راهی برای قرار دادن آن در یک زمینه پیدا می‌کردید. قرار بود برای این رسانه ای که شما داستان را در آن تعریف می کنید کار کند.

 

چه چیزی ممکن است در فصل ۱ تغییر کرده باشد که شخصیت شما، مستر چیف، اغلب کلاه خود را برمی دارد، نه مانند بازی ها؟ آیا در فصل ۲ تغییری در آن رخ خواهد داد؟ آیا تغییری رخ خواهد داد یا به روش ماندالوریایی پیش می روید؟

 

شرایبر: باز هم قسمت اول را با برداشتن کلاه ایمنی شروع کردیم. او در طول فصل کلاه ایمنی را برمی دارد زیرا این داستانی است که ما می گوییم. ما داستانی را در مورد پویایی بین ابرسرباز، مستر چیف، که تمام عمرش در این لباس زره گیر کرده است، و انسانیت در حال رشد و تجربه اش با انسانیت – جان است، تعریف می کنیم. و بنابراین برای گفتن آن داستان، باید هر دو طرف را داشته باشید. شما باید به چهره بازیگر دسترسی داشته باشید. شما باید یک تجربه دوگانه برای شخصیت ایجاد کنید. این نمایش ماست

 

بازی ویدیویی یک بازی ویدیویی است. کلاهش را برنمی‌دارد چون تو هستی. او برای شما یک آواتار است، و شما باید به طور واقع بینانه باور کنید که این شما هستید. اگر کلاه ایمنی را بردارید، این توهم را از بین می برد، درست است؟ بنابراین اینجاست که من در مورد اینکه چگونه تجربه یک بازی ویدیویی با تجربه یک نمایش تلویزیونی بسیار متفاوت است صحبت می کنم. این نمایشی است که ما می سازیم. این نمایشی است که ما به ساخت آن ادامه خواهیم داد. فکر می‌کنم، در فصل ۲، در مورد نحوه استفاده از کلاه ایمنی کمی بیشتر مراقب باشیم. برای من خیلی مهم است که صحنه هایی که مستر چیف مستر چیف است، مستر چیف است و ما آن را تجربه می کنیم. ما تجربه او را تجربه می کنیم، و این شامل برداشتن کلاه خود در وسط نبرد یا در پایان یک نبرد نمی شود، درست است؟ این چیزهایی است که می‌خواهم کنار بگذارم، و فکر می‌کنم در این فصل به خوبی کنترل آن را در دست داریم. اما شما تجربیاتی با جان خواهید داشت زیرا این داستانی است که ما می‌گوییم. ما داستان هر دو طرف این شخصیت را روایت می کنیم.

من یک پیگیری برای آن دارم، زیرا بازیگری با کلاه ایمنی به معنای واقعی کلمه عمل کردن با ماسک روی سر است. آیا انجام کلاه ایمنی یا ماسک برای شما آزاد کننده تر است یا محدود کننده؟

 

کندی: آره، رهایی بخش است. بسیار متفاوت است. شما باید کاملاً به هر چیز دیگری تکیه کنید، و این یک ورزش تکنیکی واقعی است، زیرا آن چیزی که فکر می‌کنید شبیه به نظر می‌رسید، چیزی که فکر می‌کنید کلاه ایمنی می‌گوید، باید مدام بررسی کنید و ببینید که کدام زوایا و ارتعاشات – اما من اغلب آن را کاملاً پیدا می‌کنم. رهایی بخش زیرا واقعاً می توانید خود را از دست بدهید. به خصوص، اکثر صحنه های من امسال کلاه ایمنی هستند، و این یک نبرد کامل است، بنابراین خطرات درون شما و نحوه حرکت شما را به هر حال افزایش می دهد. اما این مانند نمایش عروسکی است، این یک مهارت کاملا متفاوت است.

 

شما بچه ها امسال چند بازیگر جدید دارید. بچه ها چگونه از آنها در خانواده استقبال می کنید و واقعاً از کار با چه کسانی لذت برده اید؟ در مورد صحنه های با هم چه چیزی می توانید به ما بگویید؟

 

شرایبر: اوه، فقط شوخی های عملی زیاد. من واقعاً آنها را تا جایی که ممکن است سخت می‌کنم، تریلرهایشان را تی‌پی می‌کنم… [می‌خندد] نه، فکر می‌کنم بزرگترین نسخه‌های جدید کریستینا رودلو هستند…

 

کندی: و جوزف مورگان، که [جیمز] آکرسون است.

 

شرایبر: آنها دوست داشتنی بوده اند. عالی بوده اند واقعاً، واقعاً، افراد با استعدادی، هر دوی آنها. من کارهای آنها را تماشا می‌کردم و هر دو در حال بالا بردن سطح عملکرد در برنامه هستند.

 

کندی: از نظر شخصیت‌هایشان، آنها به نوک پا وارد نمی‌شوند. آنها واقعاً با صدای بلند وارد می‌شوند.

 

شرایبر: آنها غوغا می کنند. بازی کردن صحنه ها با آنها لذت بخش است. کریستینا، به خصوص، در طول فصل، قوس بسیار رضایت بخشی دارد، و من واقعاً عاشق تماشای کار او بودم. و جوزف یک نیروگاه است، یک مجری بسیار بسیار متمرکز و محکم که می تواند در طول صحنه به مکان های مختلفی برود. بنابراین، برای من، هر دوی آنها واقعاً، واقعاً فوق العاده بودند.

 

بنابراین، [توسعه‌دهنده بازی ویدیویی] Kiki [Wolfkill] به ما گفت که Tárnok، مجارستان مکانی بزرگ و واقعاً جذاب است، و این مکان جدایی‌ناپذیر فصل است. من کنجکاو هستم، چه چیزی می توانید در مورد این مکان برای فصل اذیت کنید؟

 

شرایبر: ما در فصل اول در Tárnok فیلمبرداری کردیم. بنابراین، اگر به یاد داشته باشید، وقتی چیف به داخل غارها می رود و برای اولین بار در قسمت ۱ مصنوع را پیدا می کند، آن غار Tárnok است. ایندیانا جونز-ای و عجیب به نظر می رسد. این تارنوک است. یکی از لذت‌ها و محدودیت‌های عکاسی در مجارستان این است که مکان‌های واقعاً جالبی وجود دارد که می‌توانید از آنها استفاده کنید، اما نه تعداد زیادی از آنها. بنابراین، Tárnok یک لوکیشن بزرگ برای ما در سال گذشته بود، و امسال نیز یک مکان بزرگ خواهد بود. نمی‌دانم چه چیزی می‌توانیم در مورد پیامدهای آن فاش کنیم. آیا می توانم بگویم پیشرو…؟ قبلا هم گفتم آن بیرون آمد. [می خندد] برخی اکشن Forerunner وجود دارد که ممکن است در غارهای Tárnok اتفاق بیفتد یا نباشد. بنابراین، این کاربرد برای این فصل است، و نقش مهمی در پایان فصل دارد.

 

آیا مجموعه مورد علاقه شخصی داشته اید که فقط با طراحی آن را دیده اید؟

 

کندی: بله، در واقع اخیراً. باز هم در نیم فصل دوم، کوروت میثاق.

 

شرایبر: یک کوروت میثاق وجود دارد.

 

کندی: یک کوروت Covenant وجود دارد، و بسیار شگفت انگیز است. این بسیار بزرگ است، و کاری که افراد مجموعه برای آن انجام دادند، و بخش هنری، واقعا، واقعاً چشمگیر است. آنها آن را به سرعت چرخانده اند، و این، مانند، حیرت انگیز است. این بزرگه.

 

SCHREIBER: فقط به طور کلی توجه را جلب می کنم، نه به یک مورد خاص، اما از نظر تغییر از فصل ۱ به فصل ۲، مجری برنامه اولین تغییر بود، اما وقتی شما این فرهنگ را تغییر می دهید، او چیزهای زیادی به ارمغان می آورد. از افراد با او این بزرگترین لذت برای من این است که سطح استعدادی را که با مجری برنامه جدید ما به دست آمده است ببینم. جیمز [فاستر]، که طراح تولید ماست، خیلی دور و برم، مثل اینکه یکی از بزرگترین لذت های فصل برای من دیدن دنیایی است که او خلق می کند. مجموعه ها خیره کننده هستند وقتی می گویید لحن تغییر کرده و تاریک تر شده است، همه اینها در اختیار اوست. خوب، دیوید به او می‌گوید که چگونه می‌خواهد آن را بسازد، اما پس از آن این به او بستگی دارد که آن را بسازد. او واقعاً، واقعاً، واقعاً نمایش را از نظر جلوه های بصری که در حال فیلمبرداری هستیم و صحنه هایی که روی آنها فیلمبرداری می کنیم، زنده کرده است. آن قسمت برای من واقعا هیجان انگیز است.

می دانم که از سال گذشته در این زمان از حضور دیوید هیجان زده بودید، و حالا که شما بچه ها تقریباً فصل ۲ را تمام کرده اید، می دانم که شما و دیوید برای مدتی رابطه طولانی مدتی با هم داشتید. کار کردن با هم چطور بود؟ آیا می‌توانید در مورد اینکه رابطه‌تان در طول سال‌ها چگونه تکامل یافته و دور هم جمع شدن برای نمایش چگونه بوده است، صحبت کنید؟

 

شرایبر: اوه، این یکی از جنبه های پیچیده زندگی من است. صادقانه بگویم این یکی از سخت ترین کارهایی است که انجام داده ام. فقط با شما کاملاً صادق هستم. کار کردن با کسی که واقعاً دوستش دارید واقعاً سخت است، زیرا وقتی با کسی رابطه صمیمانه ای ندارید، فقط می توانید به طرز وحشیانه ای با او صادق باشید و می توانید به او بگویید چه فکر می کنید و می توانید اراده خود را اجرا کنید. بر روی آنها شما می توانید موقعیتی را ایجاد کنید که احساس می کنید بهترین حالت برای نمایش است، صرف نظر از اینکه آنها چه احساسی دارند. وقتی با کسی کار می کنید که واقعا دوستش دارید، باید واقعا مراقب باشید. بنابراین برای ما، مثلاً اکنون یک رابطه ۲۰ ساله داریم که به عقب باز می گردد. منظورم این است که او بهترین مرد عروسی من بود – من اکنون طلاق گرفته ام، پس شاید این یک نشانه بد بود [می خندد] – اما ما این رابطه طولانی، طولانی و طولانی را داشتیم، و یکی از چیزهایی که زودتر به ارمغان آوردیم. در مورد این تصمیم این بود که، صرف نظر از اتفاقاتی که در نمایش و پویایی و همه اینها رخ داد، ما اجازه ندهیم که روی دوستی ما تأثیر بگذارد. بنابراین، جدا نگه داشتن این دو چیز، اما همچنین تلاش برای مبارزه برای چیزهایی که به آنها اعتقاد دارید – من یک مرد بسیار پرشور هستم و او یک مرد بسیار پرشور است، بنابراین شما همیشه نمی توانید چشم در چشم ببینید – شما باید دریابید که چگونه این اختلافات را با ظرافت انجام دهید. صادقانه می گویم این یکی از بزرگترین چالش های حرفه ای من بوده است.

 

من می خواهم یک پیگیری برای آن انجام دهم. نمونه ای از چیزی که دیوید برای آن جنگید و در آن پیروز شد، و نمونه ای از چیزی که شما برای آن جنگیدید چیست؟

 

شرایبر: شما می دانید که من این کار را نمی کنم. [می خندد]

 

کار من این است که این سؤالات را بپرسم.

 

شرایبر: من برای شما مثال خاصی نمی زنم. فقط می گویم که بسیاری از این داستان هنوز گفته نشده است. شما می دانید منظورم چیست؟ ما در نهایت نتایج را خواهیم دید، خواهیم دید که حق با چه کسی است [می خندد]، و من مطمئن هستم که هر دوی این ها خواهد بود. چیزهایی وجود دارد که به او خواهم گفت: «در این مورد کاملاً اشتباه کردم. متاسفم، من برای آن خیلی سخت با شما جنگیدم، و چیزهای دیگری هم وجود دارد که در پایان به او خواهم گفت، مانند: «تعویق، تو باخت! تو اون یکی رو لعنت کردی رفیق.” اما، می دانید، این طور است. شما نمی توانید به هر چیزی که می خواهید برسید، و وقتی با کسی که دوستش دارید سروکار دارید، فقط باید کمی مراقب آن باشید. بنابراین، در جریان است و در پویایی، و خصوصیات نبردها و گفتگوها. من وارد آن نمی شوم، یا به شما نمی گویم… [می خندد]

 

کندی: با نگاه کردن به این رابطه، دو نفر به این رابطه اهمیت می‌دهند، و هر دو آن‌قدر به آن علاقه دارند که اگر دو مرد بی‌درخشش می‌گفتند: «آره، مطمئناً، داستان کاملاً متفاوت خواهد بود. هر کاری بکن.» اما این دو، تماشای مراقبت واقعا فوق العاده است.

 

احتمالاً نمی‌توانید پاسخ دهید، اما من به هر حال ریسک می‌کنم: آیا در این فصل اقدامی در مورد Halo واقعی دریافت خواهیم کرد؟

 

شرایبر: آیا باید Magic 8 Ball را تکان دهیم؟ “شانس خوب است!” [می خندد] ما خوشبین هستیم!

 

Kai-125 در سفری برای کشف احساسی در فصل ۲ Halo است

خوب، اجازه دهید یک روش متفاوت را امتحان کنم. Kai احتمالاً شخصیت مورد علاقه من در طول فصل اول است، بنابراین من واقعاً کنجکاو هستم که داستان او اکنون که احساسات خود را بازگردانده است چگونه خواهد بود؟ و رنگ کردن موهای او به نشانه آزادی او، می توانم به آن ارتباط برقرار کنم.

کندی: فکر می‌کنم فصل ۱ بود که کای برای اولین بار متوجه احساساتی شدنش شد و اینکه چه احساسی داشت، آن احساسات چیست. فصل ۲ به گونه ای پیش رفته است که او می تواند کمی بهتر آنها را کنترل کند و سعی می کند کشف کند که چه چیزی در زیر این احساسات نهفته است. بنابراین، کشف یک قطب‌نمای اخلاقی است. او در تلاش است تا بفهمد چه چیزی درست است و چه کسی درست است، و به نظر من در این سریال به چه کسی اعتماد کند. من فکر می‌کنم همه اسپارتی‌ها در این فصل دچار یک تغییر واقعی دریا می‌شوند. من فکر می‌کنم کای سعی می‌کند به ساختاری که می‌شناسد، یعنی ماموریت با همکاران اسپارتایی‌اش، محکم بچسبد، و شاید وقتی کمی تکان می‌خورد، کای را تکان می‌دهد.

 

شرایبر: فکر می‌کنم برای لحظه‌ای به او دود می‌دهم، زیرا یکی از چیزهای مورد علاقه‌ام در این فصل این بوده است، علاوه بر هجوم استعدادها و طراحی صحنه و طراحی عالی که داریم، دیدن داستان به جهات مختلف منشعب می‌شود و دیدن برخی از شخصیت‌ها که چندان زندگی یا بیانی نداشتند، به نوعی بیان می‌شوند. این با دیدن دوستانم که اکنون سه سال و نیم و چهار سال با آنها رابطه داشته ام، دست به دست می شود تا بتوانم اجراهای واقعی داشته باشم. بدیهی است که کیت در فصل ۱ چیزهای بیشتری نسبت به واناک [بنتلی کارو] یا ریز [ناتاشا کولزاک] از نظر توسعه شخصیت داشت، و او آن را ثابت کرد، اما با دیدن کاراکتر او در این فصل، با دیدن زنده شدن ریز – او متوجه شد. یک خط داستانی واقعاً فوق‌العاده در این فصل – دیدن واناک که کمی خودش را فردی می‌کند، این یکی از شادی‌های بزرگ فصل ۲ برای من بود که می‌بینم افراد دیگر کمی بیشتر زنده می‌شوند.

 

آیا «Halo» فصل ۲ بیشتر در مورد Covenant کاوش خواهد کرد؟

باید بگویم، چیزی که من همیشه در مورد Halo دوست داشتم این است که با وجود این که ما این بخش را داریم، اما Covenant در واقع انگیزه بسیار قانونی برای کاری که آنها انجام می دهند دارد. آیا در فصل ۲ آن را بیشتر بررسی خواهید کرد؟ چون من فکر می‌کنم که برنامه تلویزیونی این کار را بهتر از بازی‌ها انجام می‌دهد، در واقع وقتی نوبت به نمایش جنبه‌های خود می‌رسد.

شرایبر: بله، ما قطعاً وارد ذهنیت ذهنی میثاق می‌شویم. از طریق یک شخصیت خاص، آن را کشف می کنید. دو شخصیت با هم، شما آن را کمی بیشتر و کمی عمیق تر کشف می کنید. یکی از چیزهای مورد علاقه من در مورد بازی ها نیز این است که چگونه شما دائماً هر دو طرف را یاد می گیرید. من نمی گویم بیعت شما هرگز با عهد است، اما حداقل نظر آنها بیان می شود و شما آن داستان را یاد می گیرید. من معتقدم که فرصت برای آن، در حالی که ما آن را بیشتر از فصل اول تجلی می‌دهیم، معتقدم تجلی واقعی و چشم‌انداز واقعی میثاق در فصل‌های بعدی خواهد آمد.

 

به نظر شما، چه چیزی Halo را از دیگر برنامه های تلویزیونی علمی تخیلی متمایز می کند؟

 

کندی: من فکر می‌کنم مقیاس آن و تنوع شخصیت‌پردازی‌ها، زیرا ما در انواع مختلفی از جهان‌ها کاوش می‌کنیم. فکر کنم دو بعدی نیست این واقعا گوشتی است.

 

SCHREIBER: بدیهی است که اندازه و محبوبیت IP یکی از مواردی است که منحصر به فرد بودن آن را در دنیای علمی تخیلی می دهد. این فقط یک نمایش علمی تخیلی نیست، بلکه نمایشی بر اساس یک بازی ویدیویی بسیار محبوب است که بسیاری از مردم آن را می شناسند و دوست دارند. من معتقدم، و این قبلاً مطرح شد، که IP کاملاً موقعیت دارد تا داستانی واقعاً شگفت‌انگیز در مورد بشریت از دریچه جنگ بیان کند – چرا ما با جنگ می‌جنگیم، جنگ به چه معناست، و مبارزه درونی که جنگ را به وجود می‌آورد، و چرا مردم، به طور کلی، نمی توانند با هم کنار بیایند، چرا ما با هم دعوا می کنیم. بنابراین، برای من، نمی دانم که در داستان های علمی تخیلی کاملاً جدید است. احتمالاً نمایش‌های دیگری نیز وجود دارند که خودپسندی‌های مشابهی داشته‌اند، اما برای من، این فرصت نمایش است که فکر می‌کنم همه ما هنوز یاد می‌گیریم چگونه از بهترین اثرش استفاده کنیم.

 

چقدر می‌خواهید لباس‌ها را با خود ببرید، مثلاً در یک South by Southwest یا یک Comic-Con و در واقع با لباس‌ها راه بروید و با مردم عکس بگیرید، و سپس کلاه ایمنی را بردارید و نشان دهید که شما هستید؟

 

شرایبر: من این سوال را دوست دارم زیرا واقعاً می خواهم این کار را انجام دهم، اما در پایان کلاه ایمنی را از سرم بر نمی دارم. من فقط می‌خواهم آن مردی باشم که بازی می‌کند و با مردم عکس می‌گیرد، اما هیچ‌کس نمی‌دانست که آن مرد واقعی برنامه تلویزیونی است. برای من، این کاملاً عالی خواهد بود.

 

کندی: این شوخی خوبی خواهد بود.

 

شرایبر: ما باید این کار را انجام دهیم.

 

اکنون با هر اسپارتی در ComicCon، مردم اینگونه خواهند گفت: “چه کسی آنجاست؟” سوال واقعی این است که آیا استودیو واقعاً به شما اجازه می دهد آنها را بگیرید؟

 

شرایبر: چرا نخواهند؟!

 

محتوای اجتماعی خوبی است.

 

کندی: این فقط برای ما مناسب است.

 

شرایبر: خیاطی.

 

«Halo» فصل ۲ آهنگ سریال را بازنشانی می‌کند

من می دانم که این فقط فصل ۲ است، و چه کسی می داند که نمایش چقدر طول می کشد، اما آیا شما بچه ها مقصد نهایی یا تکمیل آرک را برای شخصیت های خود و برای کل سریال در نظر دارید؟ امید داری کجا برود؟ آیا اصلاً کسی در این مورد صحبت کرده است؟ وقتی همه چیز گفته شده و انجام می شود، چه فصل ۲ باشد چه فصل ۱۰، آیا شما جاهایی دارید که قبلاً در مورد آن صحبت کرده اید، “این جایی است که می تواند برود، اینجا جایی است که ما می خواهیم برود؟” آیا این حتی یک گفتگو در این مرحله است؟

شرایبر: باز هم، زیبایی کار ما این است که نسبتاً ساده است. ما دنیای دیگران را زنده می کنیم. ما مجبور نیستیم تصمیم بگیریم که قوس شخصیت ما چیست یا به کجا می رود. ما مطمئناً می توانیم روی آن تأثیر بگذاریم. یکی از اهداف اصلی من این است که یک برنامه بلندمدت برای فصل های بعدی داشته باشم. ما فقط در ابتدای این فصل مجریان برنامه را تغییر دادیم، بنابراین فکر می‌کنم این گفتگو اکنون این است…مشکل این برنامه این است که بسیار بزرگ است، و اجرای آن به دلیل جلوه‌های بصری و پایان دادن به آن بسیار طول می‌کشد. که ما در تلاش هستیم تا فصل را با بیشترین سرعت ممکن پیش ببریم. حالا، وقتی این فصل را به پایان می‌رسانیم، فرصتی طلایی برای همه است که بنشینند و درباره‌ی آن صحبت کنند، مثلاً «چشم‌انداز بزرگ‌تر به نظر می‌رسد؟» چون فکر می‌کنم ما کارهای بزرگی انجام دادیم که برخی چیزها را از فصل اول بازنشانی کردیم تا آن را در جایی قرار دهیم که احساس بهتری داشته باشد، کاملاً مناسب‌تر باشد. و اکنون ما یک فرصت واقعی داریم که بگوییم: “خوب، پس بازی طولانی اینجا چیست؟”

 

یکی از چالش‌های نمایشی مانند این، و به طور کلی بسیاری از برنامه‌های استریم، فاصله زمانی بین فصل‌ها است. بنابراین، من تخمین می زنم، دو سال بین فصل ها خواهد بود.

 

شرایبر: نمی توان آن را تایید کرد. من نگفتم که. شما انجام دادید.

 

اما بین فصل ۱ و فصل ۲ دو سال فاصله خواهد بود، زیرا اساساً یک سال پس از اتمام جلوه‌های بصری و هر چیز دیگر و زبان‌ها، به دلیل موضوع جهانی است. آیا در مورد این موضوع صحبت کرده‌اید که «اگر به اندازه کافی خوش شانس باشیم که فصل ۳ را دریافت کنیم، چگونه می‌توانیم این زمان را، حتی به ۱۸ ماه، بین [فصل] ۲ و ۳ کاهش دهیم؟

 

کندی: خوب، فقط به اندازه VFX طول می کشد. شما نمی توانید در این مورد عجله کنید زیرا این قطعه بسیار جدایی ناپذیر است و واقعاً زمان زیادی می برد.

 

شرایبر: من سعی می‌کنم تا حد امکان از آن مکالمات دوری کنم، اما می‌گویم که وقتی وارد آن اتاق‌ها می‌شوم، که نسبتاً اغلب در آن هستم، به معنای واقعی کلمه هر مکالمه‌ای این است: «چگونه زمان بین را کاهش دهیم. فصل ها؟” بنابراین این موضوع در ذهن افرادی که نمایش را می سازند بسیار است، و این چیزی است که ما خیلی دوست داریم انجام دهیم، اما این یک مسئله و مشکل واقعاً، واقعاً، واقعاً پیچیده با همه بخش های متحرکی است که این نمایش دارد.

 

به نظر می رسد که بازی های ویدیویی بعد از کتاب های کمیک، چیز بزرگ بعدی برای تلویزیون و هالیوود باشد. آمازون در حال ساخت God of War است، HBO سریال The Last of Us را دارد، هنری کاویل در حال ساخت سریال Warhammer خودش است. آیا اصلاً برای شما به عنوان یک بازیگر مهم است که منبع منبع چیست؟

 

شرایبر: اصلاً مهم است؟ بله، منبع همه چیز است. منظورم این است که فیلمنامه ها همه چیز هستند، درست است؟ آنچه منبع منبع است، یا از کجا آمده است، این است که …

 

کندی: الهام بخش.

 

شرایبر: الهام‌بخش و عاملی که باید در نظر گرفته شود، اما در نهایت، آنچه برای ساخت این نمایش یا هر نمایشی که می‌سازید روی صفحه گذاشته می‌شود، چیزی است که بیشترین تفاوت را در احساس آن به عنوان یک محصول ایجاد می‌کند. بنابراین، من دقیقاً مطمئن نیستم که سؤال چیست.

 

اگر منبع منبع دارید، مانند بازی های ویدیویی در مقایسه با فیلمنامه اصلی به تنهایی.

 

شرایبر: من فکر می‌کنم این موضوع تفاوت بزرگی در مورد منبع منبع دارد. به عبارت دیگر، تفاوت زیادی بین نوشتن بازی‌های ویدیویی مختلف وجود دارد – تفاوت بزرگی، درست است؟ – در نحوه نگارش بازی های ویدیویی خاص در مقایسه با سایر بازی های ویدیویی، که منبع را تغییر می دهد. بازی‌های ویدیویی هستند که طوری نوشته شده‌اند که می‌توانید آن‌ها را بگیرید، به عنوان یک برنامه تلویزیونی روی صفحه نمایش بگذارید، و فقط کار می‌کنند، درست است؟ دیگرانی هم هستند که شاید آن ترجمه را هم انجام ندهند. بنابراین، وقتی صحبت از بازی‌های ویدیویی، کتاب‌های مصور و هر یک از این چیزها می‌شود، بین منابع منبع تفاوت زیادی وجود دارد.

 

برای طرفداران Halo، فکر می کنید چه چیزی آنها را شگفت زده می کند تا در مورد ساخت واقعی نمایش یاد بگیرند؟

 

کندی: به نظر من طول. [می خندد]

 

میشه توضیح بدی فراموش می کنم که چیست. هشت ماهه؟ نه ماه برای فیلمبرداری است؟

 

شرایبر: تا زمانی که من بروم، یک سال اینجا هستم.

 

برای فیلمبرداری هر فصل؟

 

شرایبر: یک فصل. خوب، منظورم این است که فصل اول در اواسط آن با یک بیماری همه گیر مواجه شدیم. این تقریباً ۱۸ ماه یا چیزی از ابتدا تا انتها بود. اما نه ماه چیزی است که آنها به عنوان تولید کنار گذاشته اند. تیراندازی به مدت نه ماه. من دو ماه و نیم زود آمدم، بنابراین تا زمانی که بروم تقریبا یک سال می شود.

 

آره، نمی‌دانم چگونه این بین را کوچک می‌کنی. هیچ راهی برای کوچک کردن آن وجود ندارد.

 

شرایبر: بله، راه‌های بسیار پیچیده‌ای وجود دارد، اما قرار نیست خیلی کوچک شود.

 

تنها چیزی که می دانم این است که فیلمبرداری فصل ۳ را خیلی زودتر شروع کنم. منظورم این است که تنها راه این است که تقریباً یک ماه وقفه را انجام دهید و سپس، اگر اسکریپت‌هایی داشتید، دوباره وارد شوید. این تنها راه کوچک کردن آن است.

 

شرایبر: من همه این ایده ها را به والدین شرکت ارائه خواهم کرد، اگر مشکلی ندارید، و تا پایان روز این موضوع را حل خواهیم کرد. [می خندد]

 

شما بچه‌ها میلیون‌ها مصاحبه درباره برنامه انجام می‌دهید، اما هیچ‌کس در مورد چه چیزی از شما نمی‌پرسد که شما شبیه آن هستید، «این در واقع بهترین چیزی است که می‌توان درباره آن صحبت کرد، اما هیچ‌کس نمی‌پرسد» یا «این جالب است…»؟

 

شرایبر: هیچ کس در تاریخ این نمایش از کیت در مورد مهارت های فلوت او سؤال نکرده است.

 

کندی: این درست است. من منتظر بوده ام.

 

شرایبر: او یک فلوت نواز فوق العاده با استعداد است و هیچ کس از او نخواهد پرسید.

 

کندی: و من از دیوید پرسیدم: “کای – فلوت؟ آیا می‌توانم Pie-Piper the Covenant را در جای اشتباهی قرار دهم؟» اما این اتفاق نمی‌افتد. شاید فصل ۳. احتمالاً می‌توانم آن را به نوعی در کت و شلوار قرار دهم.

 

شرایبر: این یک ویدیوی کوچک TikTok خواهد بود – کای با فلوت.

از حضور در صحنه فیلمبرداری از چه چیزی بیشتر لذت بردید؟

 

کندی: فکر می کنم با این بچه ها باشم. روزهای مورد علاقه من با هر چهار نفرمان است، زیرا در سه یا چهار سال گذشته چیزهای زیادی را پشت سر گذاشته ایم که به نوعی جای بسیار امنی به نظر می رسد، جایی که می توانید واقعاً چیزهای جدیدی را کشف و امتحان کنید زیرا شما را می شناسید. در دستان امنی هستند و به خصوص کار کردن با این مرد زیرا او نه تنها بازیگر بلکه رهبر برای همه ما بسیار بسیار تأثیرگذار است.

 

شرایبر: من با این موافقم که فکر می‌کنم ما اکنون با یکدیگر خلاصه‌نویسی داریم که در آن واقعاً می‌توانیم با یکدیگر صادق باشیم، از نظر اینکه چه چیزی مؤثر است و چه چیزی نیست، و هیچ‌کس فوق‌العاده ارزشمند نیست. بنابراین من به راحتی می توانم به آنها بگویم: “اوه، به این لحظه فکر کن، یا به این لحظه نگاه کن” و آنها آن را می گیرند، و من به دنبال همان چیزی از آنها هستم. مثلاً اگر چیزی در مورد صحنه‌ای اتفاق نمی‌افتد یا کار نمی‌کند، به آنها نگاه می‌کنم و می‌گویم: “خب، چه کاری می‌توانیم انجام دهیم تا این صحنه بهتر شود؟” و من فکر می‌کنم که بتوانی این نوع دیالوگ را با بازیگران خود داشته باشی، بسیار عالی است.

 

کندی: من فکر می کنم به دلیل فیزیکی بودن نمایش خیلی سریع به آنجا رسیدیم. مانند زمانی که شنوایی شما ضعیف است و نمی توانید از طریق ماسک ببینید، باید واقعاً راه دیگری برای برقراری ارتباط پیدا کنید.

 

شرایبر: وقتی میکروفون ها کار نمی کنند. قرار است صحنه ای را انجام بدهی، اما نمی توانی آنها را بشنوی… [می خندد]

 

چگونه به شکل اسپارتی در بیایم (و حفظ کنیم).

در مورد جسمانی بودن نمایش صحبت می‌کنم، هر بار که عکسی را در اینستاگرام می‌فرستید، می‌گویم: «لعنتی، این یارو هیکل دیوانه‌واری دارد تا آن کت و شلوار را ببرد.» من دوست دارم در مورد روند تلاش برای انجام چندین ساعت در صحنه فیلمبرداری بشنوم، اما همچنین، شما در حال غذا خوردن، ورزش کردن، و مطمئن هستید که شکل اسپارتی خود را حفظ می کنید. من دوست دارم هر دوی شما در مورد آن صحبت کنید. آموزش چگونه است؟ چگونه آن را در طول یک سال حفظ می کنید؟ از آنجا که رسیدن به آنجا یک چیز است، نگه داشتن آن برای مدت زمان تولید یک چیز دیگر است. انجامش واقعا سخته

 

کندی: بله، در طول فصل در فصول مختلف اتفاق می‌افتد، زیرا باید دائماً برای کت و شلوار قوی باشید. اما پس از آن، وقتی کت و شلوار در می آید، باید خیلی لاغرتر و قوی به نظر برسید، و به نظر من بین این دو چیز تفاوت وجود دارد. زیرا شما همچنین نمی خواهید در داخل کت و شلوار خیلی حجیم باشید زیرا حرکت در آن خیلی سخت است. بنابراین شما باید آن را در ۱۰ ماه تغییر دهید. این یک نوع تغییر دائمی برای من است.

 

شرایبر: آره، فیزیک بدنی، تقریباً شبیه کار دیگری است، می‌دانی منظورم چیست؟ من به آن فکر می‌کنم، مثلاً سه یا چهار شغل تمام‌وقت – گفتن خطوط من، تولید برنامه، خوردن ۷۰۰۰ کالری، تمرین هر روز – و همه آنها مانند شغل خودشان هستند که می‌تواند یک شغل باشد. کار تمام وقت به تنهایی بنابراین، بله، همانطور که کیت گفت، متفاوت است. مانند زمانی که از کت و شلوار بیرون می روید، و به طور خاص اگر قسمت هایی از بدن خود را نشان می دهید، باید به گونه ای خاص به نظر برسید تا لاغر و پاره شدن آن وجود داشته باشد. سپس می خواهید قدرت کافی برای حمل کت و شلوار در زمان های مختلف داشته باشید. بنابراین، در این فصل سه یا چهار برش وجود داشت که باید در جایی که باید لاغر و پاره می‌شدم، انجام می‌دادم، و سپس بقیه زمان فقط خوردن تا جایی که می‌توانم و رفتن به ورزشگاه است.

 

زمانی که فیلمبرداری می کردید، سه یا چهار صحنه کات دار دارید. آیا از آنها می‌پرسید: “هی، چه شانسی داریم که این همه صحنه‌های کوتاه را در یک بازه زمانی کوتاه فیلمبرداری کنیم؟”

 

شرایبر: این سوال وحشتناکی نیست. مشکل این است که آنها کل فصل را در بر می گیرند. آنها در بلوک های مختلف هستند، بنابراین کارگردانان متفاوتی هستند. تقریباً در نهایت یک کات در هر بلوک یک چیز بود، اما در واقع ریتم بدی هم نیست، زیرا شما نمی‌خواهید اینطور زندگی کنید. داشتن شکم سالم نیست. در واقع، من فقط داشتم یک مقاله نیویورک تایمز را می خواندم که آنها به معنای واقعی کلمه همین را می گفتند. آنها مانند “یافته علمی جدید: شکم سالم نیست!” شما باید احتباس آب کمتری داشته باشید که برای بدن شما خوب نیست، بنابراین می خواهید به نوعی آن را خالی کنید. شما می خواهید به بدن خود زمان بدهید تا ریکاوری کند، می خواهید همه این کارها را انجام دهید.

 

کندی: و آن‌ها امسال کاملاً متفکر بودند که شما را قبل از آن صحنه‌ها، روز قبل، کت و شلوار نپوشانند.

 

شرایبر: چیزهای زیادی وجود دارد که آن را چالش برانگیزتر از چیزهای دیگر می کند. من به آن چیزها اشاره کرده‌ام، و آنها در تنظیم برنامه‌ای که متناسب با آن باشد، بسیار خوب عمل کرده‌اند. بنابراین من هیچ شکایتی در این زمینه ندارم.

 

فصل ۲ Halo در ۸ فوریه در Paramount+ پخش می‌شود.

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.